باز هم آمدی تو بر سر راهم ، آی عشق میکنی دوباره گمراهم.
دردا من جوانی را به سر کردم ، تنها از دیار خود سفر کردم…
دیریست قلب من از عاشقی سیر است ، خسته از صدای زنجیر است..
دریا اولین عشق مرا بردی ، دنیا دم به دم مرا تو ازردی..
دریا سرنوشتم را به یاد اور ، دنیا سرگذشتم را مکن باور
من غریبی قصه پردازم ، چون غریقی غرق در رازم
گم شدم در قربت دریا ، بی نشان بی هم آوازم …/
میروم شب ها به ساحل ها ،تا بیابم خلوت دل را.
روی موج خسته دریا ، می نویسم اوج غم ها را ..
دریا اولین عشق مرا بردی ، دنیا دم به دم مرا تو آزردی؟
دریا سرنوشتم را به یاد آور ، دنیا سرگذشتم را مکن باور..
من غریبی قصه پردازم ، چون غریقی غرق در رازم !!
گم شدم در قربت دریا ، بی نشان و بی هم اوازم ..
میروم شب ها به ساحل ها ، تا بیابم خلوت دل را…
روی موج خسته دریا ، می نویسم اوج غم ها را //
باز هم امدی تو برسر راهم ، آی عشق میکنی دوباره گمراهم !!
دردا من جوانی را به سر کردم ، تنها از دیار خود سفر کردم…
دیریست قلب من از عاشقی سیر است ، خسته از صدای زنجیر است…
:: بازدید از این مطلب : 11
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0